جستجو
کد خبر : 9982 /

ساره بیات در صفحه اینستاگرام عکسی از مراسم تولد خود منتشر کرد.

ساره بیات از سال 1380 رد تئاتر شد. ساره بیات در جشنواره پلیس در اولین کارش، جایزه بهترین بازیگری را به همراه دیپلم افتخار کسب کرد.  ساره بیات بعد از اخذ مدرک بازیگری از موسسه “کارنامه” به مجموعه یک مشت پر عقاب دعوت شد . ساره بیات بعد از اتمام آن با فیلم سینمایی مقلد شیطان وارد سینما شد.ساره بیات با انتشار این عکس نوشت: 

درود یاران مهربانم؛

بی نهایت سپاسگزار عنایت،مهر و الطافتون به مناسبت روز تولدم هستم.هدایای نفیس،گرانبها و ارزشمند شما تقدیم گشت به کوکان پروانه ای،به کمک هزینه درمان بیمار دیالیزی،به فردی که دچار معلولیت جسمی بود و توان پرداخت هزینه دارو نداشت،به موسسه خیریه بهشت امام رضا...

ما تونستیم بخش محدودی از این هزینه ها رو تامین کنیم،اما حمایتهای شما در چنین روزی،،،

چه قدر عظیم سربلندم کرد،چه قدر عظیم خوشحالم کرد،چه قدر عظیم خوشبختم،چه قدر عظیم برای داشتنتان به خود بالیدم.

دستتان را به مهر می فشارم و برایتان نور،عشق،سلامتی،برکت،خوشبختی آرزومندم.

قدردان و کوچک شما...

 ماجرای ازدواج ساره بیات و همسرش

ساره بیات در تاریخ 4 اردیبهشت ماه خبر رسمی ازدواجش با علیرضا افکاری را اعلام نمود.

همسر ساره بیات کیست ؟

علیرضا افکاری (متولد ۲۲ شهریور ۱۳۵۶) آهنگساز و تنظیم‌کننده ایرانی است.

او تاکنون با خوانندگان سرشناسی مثل: داریوش، معین، گوگوش، ابی[۱]، احسان خواجه امیری، روزبه بمانی، هلن، بیژن مرتضوی، مهدی یراحی، خشایار اعتمادی، رضا یزدانی، علیرضا عصار، علی زند وکیلی[۲]، سینا سرلک، سینا شعبانخانی، حجت اشرف زاده و… همکاری داشته‌است.

ساره بیات و همسرش علیرضا افکاری

خبر جدید دی ماه ۹۸ : منوجهر هادی کارگردان سینما در یک گفتگوی رادیویی اعلام کرد که ساره بیات در آستانه ازدواج می باشد و قرار است به زودی ازدواج کند.

خواهر ساره بیات (سروین بیات) با رضا قوچان نژاد فوتبالیست معروف ازدواج کرده است.

گفتگو با ساره بیات

شما الان راضیه جدایی… را فراموش کرده اید؟ از آن نقش خلاص شده اید؟

گرفتار و مبتلا و یا اسیر راضیه نیستم که از آن خلاص شوم یا رهایی یابم، بلکه راضیه یکی از بخش های جذاب و فوق العاده زندگی کاری من محسوب می شود که در مسیر تکامل زندگی کاری ام همراهی بی نظیری با من کرده. کاراکتر راضیه توان من را در ادامه این راه افزایش داده. راضیه برای من انرژی است، نه ایستگاهی که در آن توقف کنم.

برای جداشدن از یک نقش چه می کنید؟ زود می روید سیر یک فیلم دیگر یا نه، می روید مسافرت، کتاب می خوانید، می روید دنبال زندگی شخصی و اصلا به سینما فکر نمی کنید؟ اصلا این قدر درگیر نقش می شوید که نیاز به بازسازی روحی داشته باشید؟

برای جداشدن از نقش قبلی، فیلم جدیدی را شروع می کنم، به همین سادگی. بازیگری یعنی همین. البته نکات شما را رد نمی کنم، به انضمام فاصله زمانی منطقی بین پذیرش دو نقش. ترجیح برای من فاصله بین پذیرش دو نقش زندگی کردن است؛ یعنی همان حرف های شما، یعنی نفس کشیدن، تجربه کردن، شنیدن، تماشاکردن.

اصغر فرهادی برای نزدیک کردن بازیگر به شخصیت های فیلمش کلی طرح و برنامه دارد. مثلا شنیده ایم به شما توصیه کرده که مدتی با چادر و مقنعه رفت و آمد کنید یا پولی در کیفتان نگذارید تا نتوانید چیزهایی را که دوست دارید بخرید. این شیوه نزدیک شدن به نقش را بعدها برای خودتان تکرار کرده اید؟ اصلا چطور به نقش نزدیک می شوید؟ با فاصله با آن طرف می شوید یا در آن حل می شوید؟

سبک آقای فرهادی برای گرفتن بازی از بازیگران‌ش سبک متفاوت و دشواری است و آثارشان اثبات کرده که این شیوه، شیوه متفاوت و راضی کننده ای است. ضمن این که تسلط آقای فرهادی در این روش غیرقابل انکار است. و در مورد این دعوای قدیمی دنیای بازیگری (حل شدن در نقش و درگیر شدن با آن یا فقط هنر بازیگری)، از تعامل با کارگردان می توان یکی از این دو راه را انتخاب کرد.

برای شخصیت طراحی دارید؟ مثلا می گویید این شخصیت در نقطه A است، بعد کم کم تغییر می کند و به نقطه B می رسد؟

طراحی برای من یعنی فیلمنامه به اضافه شیوه روایت کارگردان. از تلفیق فیلمنامه و کارگردانی می توان به شخصیت پردازی رسید و این اصل مهمی برای من است؛ قرارگرفتن در اتمسفری که توسط کارگردان هدایت می شود و من در آن به ایفای نقش می پردازم. شرایط ایده آل برای بازیگر فیلمنامه سنجیده و کارگردانی درست است که با ضعف یکی از این دو حتما طراحی بازیگر دچار مسئله خواهدشد.

کارنامه تان را که مرور می کنیم می بینیم بیشتر انتخاب هایتان زن هایی اند که مدام با خودشان در کشکمش اند. همه چیز درونی است و آنچه که بیرون دیده می شود تنها سطح ماجراست. از جدایی… تا ناهید و حتی خداحافظی طولانی، نگاه کردن به چهره تان حکایت از یک غم خیلی عمیق دارد که انگار نمی شود از شرش خلاص شد. این انتخاب ها «پیش آمده» یا این که فکر کرده اید در آنها بهتر عمل می کنید؟

یکی از جذابیت های بزرگ بازیگری برای من مواجهه با چالش برای درک یک شخصیت است. برای همین، شخصیت های چندوجهی، خاکستری، حتی مرموز برایم جذابیت بسیاری دارند. شخصیت سطحی احتیاج به بازی ندارد.

شما چطور یک نقش را انتخاب می کنید؟ می خواهیم بدنیم معیارتان دقیقا چیست؛ کارگردان، همکاران، فیلمنامه، حس و حال خودتان، سختی نقش یا چیزهای دیگر…؟ مثلا می شود بگویید بازی در «خواب زده ها» و «خداحافظی طولانی» را برای چه قبول کردید؟

فیلمنامه، کارگردان، عوامل پشت صحنه. همه اینها عوامل موثر در انتخاب من اند که البته منوط به احوالات خودم در آن روزهایم هستند. دلیل انتخاب «خواب زده ها» جواب سوال سوم شماست: پایان دادن به راضیه جدایی… با بازی نازگل مشرقی خواب زده ها؛ دو ژانر و اتمسفر کاملا متفاوت که البته حضور آقای جیرانی انگیزه ام را تقویت می کرد. دلیل انتخاب «خداحافظی طولانی» هم علاقه ام به سینمای فرزاد موتمن بود.

بازی در فیلمی مثل «محمد رسول الله (ص)» برای بازیگران یک ریسک است؛ از یک طرف عوامل حرفه ای بین المللی حضور دارند که کار کردن با آنها جذاب است و از طرف دیگر، در همان مرحله خواندن فیلمنامه می شود مطمئن شد که هیچ شخصیتی جز پیامبر(ص) نقش اصلی نیست و آن قدرها فرصت دیده شدن برای بقیه بازیگرها وجود ندارد. شما چطور با این فیلم برخورد کردید؟

اینستاگرام ساره بیات

_Instagram / SarehBayat

به نظرم تمام بازیگران فیلم «محمد رسول الله (ص)» نقش اصلی اند. برای این که با هر مقدار حضور، در آن، نشانی حضرت را می دهند. یعنی تکمیل شدن یک پازل که با حذف یکی از این نقش ها، طراحی ناقص می شود. برای این که تماشاگر با اتمسفر یا قصه ای از نقش اصلی رو به روست، نه صورت، فیزیک و میمیک او. برای پذیرش حلیمه حتی لحظه ای درنگ نکردم.

فیلم محمد رسول الله (ص) از آن نوع فیلم هایی است که بازی رئال به شیوه معمول نمی طلبد، چون آن قدرها روی بازیگر مکث می کند تا شخصیت پردازی کند. طراحی تان برای نقش چه بود؟ راهنمایی ها چه بود؟ قرار بود چطوری بازی کنید و چطور به نظر برسید؟

تعداد و تنوع نقش ها شبیه جزئیات متنوع و پراکنده است، اما جزئیاتی جذاب و مهم که کنار هم قرار گرفتن آنها کلیت مهمی به اسم حضرت رسول (ص) را روایت می کند. بنابراین مهم این است که من در نقش حلیمه که یکی از جزئیات است اما مهم، تمام تلاش خود را برای برقراری ارتباط تماشاگر با کلیت زندگی حضرت رسول انجام بدهم. البته در اهمیت کاراکتر حلیمه همین کافی است که برای بررسی دوران کودکی حضرت، شخصیت حلیمه فصلی جدانشدنی است و بسیار پراهمیت.

حلیمه از معدود نقش های شماست که کشمش درونی ندارد و بیشتر، متمرکز است روی بروز احساس. برای شما هسته مرکزی بازی چه بود؟ می خواهیم بدانیم خودتان در طراحی نقش می خواستید چه جنبه ای از شخصیت بیشتر دیده شود؟ کدام وجه احساسی اش؟ حرف ما درباره آن چیزی است که خودتان به فیلمنامه اضافه کردید و الان دوست دارید دیده شود.

درواقع این تنها نقشی است که اصلا به دیده شدن بازی خودم توجهی نداشتم. آن قدر غرق لذت و عشق معنوی بودم که از خدا خواستم به من نیروی مضاعف عطا کند تا از پس سنگینی این شخصیت بربیایم. فقط دعا می کردم و از خدا می خواستم کمکم کند و هیچ طرح جز ذکر در طول کار یادم نمی آمد. عشق و شیدایی حلیمه به حضرت رسول (ص) و روایت دو فصل زندگی حلیمه قبل و بعد از مواجهه با حضرت، نکات مهم پردازش شخصیت حلیمه بود در بازی من.

حلیمه یک شخصیت تاریخی است که قاعدتا نزدیک شدن به آن خیلی سخت است. شما حلیمه خودتان را ساختید یا حلیمه مدنظر مجید مجیدی را؟ یا نه، به این فکر کردید که مثلا باید به تاریخ وفادار باشید و همه چیز را در مطالعات به دست بیاورید؟

همه چیز کاملا توام با تعامل بود؛ تعاملی بود بین کارگردانی کاردان که پناهگاه امنمان بود و منی که ولع داشتم برای حضورم در این کار. من حلیمه خود را ساختم با راهنمایی های آقای مجیدی، با تایید ایشان و با نظارت لحظه لحظه شان بر کل اثر، نه تنها نقش حلیمه. ضمن این که ما برشی از تاریخ را روایت کردیم؛ بنابراین پایبندی به تاریخ و شخصیتی که بعد از آن شکل گرفته نکته بسیار بااهمیتی است.

با آقای شجاع نوری که صحبت کردیم، می گفت هروقت گریم می شد و خط ها روی چهره اش می آمد، انگار استحاله پیدا می کرد و به خود شخصیت عبدالمطلب نزدیک می شد. گریم روی بازی شما چنین تاثیری داشت؟ اصلا عوامل خارجی چه کمکی کردند؟ با ذکر مثال لطفا!

مطمئنا کار تمام عوامل تاثیرش را بر صورت و کارم می گذارد، هرکس به نوع، و سعی می کنم از تمام تلاششان برای رسیدن به بهتر شدنم در اثر استفاده کنم. عوامل خارجی با تحقیق و تفحص بسیار موشکافانه به جزئیات پرداختند. وسواس آنها کارم را دشوارتر می کرد و مدام جدیت را یادآور. حضورشان دلگرمم می کرد و خیالم را آسوده. کاردانی آنها مرا به نقش نزدیک و نزدیک تر می کرد و در انتها بسیار از نتیجه راضی بودم و ارتباط خوبی برقرار می کردم. البته به هیچ وجه نمی شود منکر دانش، تجربه و هنر همکاران وطنی خود شد که همیشه قدران زحمات و انتقال تجربیاتشان در کارهای مختلف به خودم هستم.

جایی گفته اید معمولا بین بد و بدتر انتخاب نمی کنم و همیشه سعی کرده ام بهترین انتخاب ها را داشته باشم. حالا که کارنامه تان را نگاه می کنید بینشان هیچ انتخاب بدی نمی بینید؟

در سینمای ما بازیگر پیشگو نیست، بلکه نهایتا براساس تجربه، هوش و ارزیابی در لحظه تصمیم می گیرد. فیلمنامه خوب و متفاوت برای فرار از تکرارها، کارگردان خوب و یک گروه درجه یک و حرفه ای عواملی هستند که بازیگر را برای پذیرش یک نقش نه تنها راضی، بلکه تشویق می کنند. اما این که خروجی اثر چه خواهد شد و تماشاگر با آن چه برخوردی خواهدکرد پیش بینی اش برای بازیگر کار دشواری است.

فیلم های سینمایی ساره بیات

1396 | فیلم اتاق تاریک به کارگردانی روح اله حجازی

1395 | فیلم زرد به کارگردانی مصطفی تقی زاده

1395 – فیلم بیست و یک روز بعد

1395 | فیلم لابی به کارگردانی محمد رهبری

١٣٩۴ | فیلم آااادت نمی کنیم به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان

١٣٩٣ | فیلم سینمایی محمد رسول الله به کارگردانی مجید مجیدی

۱۳۹۳ | فیلم سینمایی ناهید به کارگردانی آیدا پناهنده

۱۳۹۳ | فیلم سینمایی خداحافظی طولانی به کارگردانی فرزاد موتمن

۱۳۹۲ | فیلم سینمایی خواب زده ها به کارگردانی فریدون جیرانی

۱۳۹۲ | فیلم سینمایی ساکن طبقه وسط به کارگردانی شهاب حسینی

1392 | فصل فراموشی فریبا

۱۳۹۲ | فیلم سینمایی لامپ ۱۰۰ به کارگردانی سعید آقاخانی

۱۳۹۱ | فیلم سینمایی محمد به کارگردانی مجید مجیدی

۱۳۸۹ | فیلم سینمایی جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی

۱۳۸۵ | فیلم سینمایی مقلد شیطان به کارگردانی افشین صادقی

سریال های ساره بیات

سریال عاشقانه

یک مشت پر عقاب

بی‌گناهان

تباهی