کد خبر : 1647 / /
/

عکس زیرخاکی حدیث فولادوند که به تازگی در صفحه اینستاگرامش به انتشار گذاشته است را می توانید در سایت خبر روز مشاهده فرمائید .

حدیث فولادوند فعالیت هنری را از کودکی آغاز کرد.حدیث فولادوند تا کنون بازی های قابل قبولی ارائه داده و باعث مطرح شدن وی بین مخاطبان تلویزیون و سینما شده است.حدیث فولادوند در سال 1389 به ازدواج رامبد شکرابی درآمد.در حال حاضر حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی در شمال ایران و در شهر ساری زندگی می کنند. برخی بازی حدیث فولادوند در فیلم هدف اصلی را ضعیف میدانند و از او انتقاد کردند. در کل فیلم هدف اصلی نتوانست مخاطبان را راضی نگهدارد و ضعیفی فقط به بازی بازیگران نبود. بلکه فیلمنامه و کارگردانی هم به این امر مربوط می شد.

عکس زیرخاکی حدیث فولادوند و پرستو صالحی 

حدیث فولادوند

حدیث فولادوند

در میان هنرمندان حدیث فولادوند و رامبد شکرآبی 2 بازیگر جوان سینما و تلویزیون یک سال و چند ماهی است که زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند. آنها در ساری زندگی می کنند و زمانی که ما برای انجام گفت و گو با حدیث فولادوند تماس گرفتیم قول داد که در اولین سفرشان به تهران مهمان ما باشند. ما خواستیم آنها از نقشی که در زندگی خود به عنوان همسر ایفا می کنند، برایمان بگویند و این که هنر بازیگری در زندگی مشترک شان چه نقشی دارد و چقدر در تصمیم گیری ها و رفتارهای اجتماعی و شخصی شان تاثیرگذار بوده است.

حدیث فولادوند 

سوال اول را از شما می پرسیم، خانم فولادوند یادم هست که پیش از ازدواج در مصاحبه ای با یکی از نشریات گفته بودید که قصد ازدواج ندارید، چطور شد که تصمیم تان تغییر کرد؟

بله، این تغییر تصمیم در درجه اول به علت همکار بودن با رامبد شکرآبی بود که باعث شد از او شناخت صحیح و درستی پیدا کنم. ما هر دو، سال ها با هم همکار بودیم، اما نکته اصلی و اساسی این ازدواج عشق و علاقه ای بود که نسبت به هم داشتیم و ما را به اتفاقی خوب در زندگی یعنی ازدواج رساند. به دلیل زمان طولانی این همکاری مسلما شناخت خوبی نسبت به هم پیدا کرده بودیم؛ البته نه شناخت سطحی بلکه شناختی عمیق.

آقای شکرآبی! حدیث فولادوند چه ویژگی هایی داشت که او را به عنوان شریک زندگی تان انتخاب کردید؟

همان طور که حدیث گفت عشق و علاقه ای که بین ما وجود داشت و شناختی که از یکدیگر به دست آورده بودیم باعث شد به انتخاب یکدیگر پاسخ مثبت بدهیم. البته بعد از داستان عشق و علاقه به تفاهم اخلاقی رسیدیم و فهمیدیم که می توانیم با هم زیر یک سقف زندگی کنیم و مشکلات را با یکدیگر حل و فصل کنیم. همه این نکات باعث ازدواج من و حدیث شد.

حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرانی

حدیث فولادوند

یعنی شما 2 نفر از عشق و علاقه متقابل به درک متقابل و تفاهم رسیدید؟

:بله.

به نظر شما حدیث فولادوند همسر آرام و صبوری است؟

بله. صددرصد همین طور است. بالاخره زندگی با رامبد شکرآبی صبوری بسیاری می خواهد [می خندد]. من مجموعه ای از صفات خوب را در حدیث دیدم. صفاتی که مکمل شخصیت من خواهد بود. اگرچه نمی توان هر خصوصیت اخلاقی را تک به تک توضیح داد، اما در کلیت من و حدیث کامل کننده یکدیگر هستیم، اما بیشتر از همه اینها صبر و صداقت حدیث دوست داشتنی است.

فولادوند:البته من کلا شخصیت آرامی دارم، اما بعضی وقت ها به شدت شیطنت هایم اوج می گیرد و مدام حرف می زنم.

با زوج های دیگر بازیگر در ارتباط هستید؟

شکرآبی:بله. مثلا با امین حیایی و همسرش نیلوفر خوش خلق ارتباط خانوادگی داریم. البته چون در شمال کشور زندگی می کنیم این ارتباطات بسیار کمرنگ شده است.

حدیث فولادوند

رامبد شکرآبی به عنوان یک مرد ایرانی، تعصب و غیرت خاصی نسبت به همسرش و کارهایش دارد؟

غیرت! کلمه غیرت شاید در قدیم معنای این چنینی داشت، اما من به آن می گویم علاقه. البته نه من، همه انسان ها درگیر این قضیه هستند. قدیم ها به این نوع برخورد در خانم ها حسادت گفته می شد و در آقایان غیرت.

شاید علاقه به شکل نادرست باعث آزار و اذیت شخص شود، ولی واقعیتش عشق و علاقه و اهمیت دادن به طرف مقابل است.

در چند کار با یکدیگر همبازی بودید ؟

فولادوند:قبل از ازدواج یک مجموعه تلویزیونی و... .

شکرآبی:قبل از ازدواج یک سینمایی، یک سریال و در سه، چهار کار تله فیلم با یکدیگر همکار بودیم.

حدیث فولادوند 
حدیث فولادوند

و بعد از ازدواج؟

شکرآبی:بعد از ازدواج حدود چهار تله فیلم با هم کار کردیم که در یکی از آنها من نقش همسر حدیث را بازی کرده ام.

حس این بازی مطمئنا با بازی های قبل از ازدواج تان متفاوت بوده است؟

فولادوند:نه. در این تله فیلم... .

شکرآبی:بگذار من بگویم. من در این تله فیلم نقش یک همسر بد را بازی کردم. البته یک تله فیلم هم قبل از ازدواج داشتیم که در آن زوجی بودیم که خانواده بسیار خوب و منسجمی داشتند.

تله فیلمی که نقش یک همسر بد را بازی کرده اید هنوز پخش نشده است؟

شکرآبی:خیر. هنوز پخش نشده است. «بازی سرنوشت» نام دارد. همه شخصیت های این کار مثبت هستند و تنها من نقش منفی دارم.

فولادوند:البته در این تله فیلم شوهر بدی برای من نیست، داماد بدی برای خانواده است [می خندد].

تا به حال با یکدیگر دعوا هم کرده اید؟

شکرآبی:نه به آن صورت. ممکن است بین ما اختلافی پیش بیاید و قطعا این اختلافات در میان اغلب زن و شوهرها وجود دارد؛ چون من تجربه ازدواج را فقط یک بار داشته ام [می خندد]. نمی خواهم خودمان را چشم بزنم یا از خودمان تعریف و تمجید کنم، اما مساله ای که وجود دارد و دوستان و نزدیکان می گویند این است که ازدواج ما را اتفاق خوبی می دانند. این را هم در نظر بگیرید که ما تازه اول راهیم. من دوستانی را می بینم که بعد از 20 سال زندگی مشترک از هم جدا شده اند.

فولادوند:رامبد در همه حال سعی می کند رعایت مرا بکند و من هم تا جایی که امکان داشته باشد رعایت حال او را می کنم [می خندد]، اما اگر بخواهم جدی بگویم رامبد نیمه گمشده زندگی من بود که به او رسیدم.

در منزل عصبانی هم می شوید؟

شکرآبی:در منزل... .

بگذارید خانم فولادوند بگوید.

حدیث فولادوند 

حدیث فولادوند

فولادوند:هیچ وقت ندیده ام که رامبد خیلی عصبانی بشود. من دیر عصبانی می شوم اما اگر بشوم خیلی بد عصبانی می شوم.

منتقد کارهای یکدیگر هم هستید؟

فولادوند:بله بسیار.

شکرآبی:زندگی حرفه ای ما از زندگی شخصی مان تفکیک شده است. در انتخاب کارهایمان از یکدیگر راهنمایی می گیریم و زور و اجبار در زندگی مان معنایی ندارد که اگر من شریک زندگی توام باید این کار را انجام دهی و یا من دلم نمی خواهد که چنین و چنان کنی... هیچ وقت به این شکل نبوده است. ما در همه چیز شریک زندگی هم هستیم و این شریک بودن شناخت ما را نسبت به هم بیشتر می کند.

چرا شمال کشور (ساری) را برای زندگی انتخاب کردید؟

شکرآبی:به خاطر خیلی از مسائل. آب و هوای معتدل، عدم ترافیک، بهار زیبا، پاییز و زمستان بسیار خوب و... ما اهل شمال نیستیم، اما مردم آنجا نیز ما را به خوبی پذیرفته اند. از مزیت های دیگر این شهر مسیر بسیار نزدیک آن به تهران است.

مراسم ازدواج شما چطور برگزار شد؟

حدیث فولادوند

شکرآبی:متأسفانه پدر من چند سالی است که کسالت شدیدی دارد؛ دیابت دارد و به همین دلیل بینایی خود را از دست داده است. به همین دلیل مراسم ازدواج ما بسیار خودمانی برگزار شد با یک جشن خیلی کوچک... .

فولادوند:و با حضور بستگان نزدیک؛ چون پدر خود را در کودکی از دست داده ام واقعا پدرشوهرم را خیلی دوست دارم و رابطه خوبی نیز با او دارم. حتی کارهایی را که می خواهد انجام بدهد و به کسی نمی گوید به من می گوید تا برایش انجام دهم.

در طول زندگی هنری تان تا به حال به شهرت هم فکر کرده اید؟

فولادوند:در حال حاضر خیر. چون بعد از این همه سال دیگر مردم چهره مرا می شناسند. من بیشتر به پیشرفت در کار فکر می کنم تا شهرت. هیچ وقت هم مغرور نشده ام، اما در مقطعی از زمان بسیار از این شهرت لذت می بردم. در حال حاضر شهرت اصلا دغدغه ام نیست و به آن فکر نمی کنم.

شما در طول این مصاحبه از زندگی مشترک بسیار شیرین صحبت کردید، به نظرتان چرا پایه های زندگی برخی از زوج های هنرمند بعد از مدتی سست می شود؟

شکرآبی:به عقیده من وقتی یک بازیگر در قالب یک شخصیت قرار می گیرد، اما نمی تواند از آن شخصیت و نقشش خارج شود، این اختلاف ها به وجود می آید.

حدیث فولادوند

منظورتان چیست؟

 شکرآبی:واضح است. شما نقشی را بازی می کنید و دیالوگ هایی می گویید. از آنجا که اغلب موضوعات کارهای مختلف و شخصیت هایش دچار مقوله عشق و تشکیل خانواده هستند، برخی از بازیگران دیگر نمی توانند از این نقش خلاص شوند که البته این موضوع را زمانی متوجه می شوند که دیگر دیر شده است. البته وقتی نسبت به طرف مقابلت شناخت کافی داشته باشی این اختلاف ها در زندگی ات به وجود نمی آید.

فولادوند:اول این که این مساله برای خیلی ها وجود دارد، اما چون بازیگران شناخته شده ترند وقتی در مورد آنها این اتفاق می افتد بیشتر سروصدا می کند، اما برخی مواقع باید نیمه پر لیوان را هم ببینیم. چرا از زوج هایی که موفق و خوشبخت زندگی می کنند حرفی نزنیم؟ نکته بعدی این که نباید به ازدواج سطحی نگاه کرد. بعضی ها با یک بار همکار شدن عاشق می شوند؛ حتی در دانشگاه و محل کار هم برای مردم عادی این مساله پیش می آید.

رامبد شکرابی در کنار همسرش حدیث فولادوند

حدیث فولادوند

به سنت ها هم پایبند هستید؟

شکرآبی:صددرصد. من بسیار سنتی هستم. پیشینه ها را دوست دارم. سنت را خیلی دوست دارم.

ساده زیستی را می پسندید یا اهل تجملات هستید؟

فولادوند:خیلی اهل تجملات نیستم. ترجیح می دهم ساده باشم.

بزرگ ترین نقطه مشترک شما چیست؟

شکرآبی:فکر می کنم صداقت است. هر دوی ما با یکدیگر صادق هستیم. چیزی را از هم پنهان نمی کنیم و به هم دروغ نمی گوییم.

فولادوند:البته به جز صداقت هم درک متقابل است. ما همدیگر را به خوبی می فهمیم. به نظر من بعد از این نکته ها محبت هم نکته ای اساسی است. اگر در زندگی مشترک صداقت و درک متقابل باشد، اما محبت وجود نداشته باشد، پایه های زندگی سست می شود؛ چون محبت به زندگی رنگ و بو می دهد.

حدیث فولادوند

حدیث فولادوند

حدیث فولادوند

حدیث فولادوند

حدیث فولادوند

ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.