آیا مانعی در راه ساختن استعدادهای من وجود دارد؟
در ادامه این مقاله درباره مانع در راه ساختن استعدادهای خود به شما توضیح داده شده است با ما همراه باشید.
در ادامه این مقاله درباره مانع در راه ساختن استعدادهای خود به شما توضیح داده شده است با ما همراه باشید.
ترس از کاستی ها
بسیاری از ما، اعتماد به استعدادهایمان را در سایه کاستی هایمان جا داده ایم. برای مثال: چنانچه فروشنده ای عالی بوده ولی در بسیاری از زمینه ها با کاستی روبرو می شود، به فکر کردن و بر طرف کردن این کاستی ها می پردازد. زیرا میدانید چاهی در مسیر موفقعیتتان سبز شده و مانع ادامه راه می شود.
استعداد تنها یک توانمندی می باشد و فرصتی است که با برطرف کردن کاستی ها می توان به پیشرفت ادامه داد. کاستی گرایی، پایه پژوهش های علمی و دانشگاهی ما قرار گرفته است. زیرا می دانید که در مسیر پیشرفت چاهی وجود دارد که مانع ادامه راه می شود. به هر استعدادی که بنگریم می بینیم که استعداد تنها استعداد است و با بر طرف کردن کاستی می توان به پیشرفت کردن ادامه داد.
بیشتر بخوانید : تست هوش کودک
کاستی گرایی، پایه پژوهش های علمی و دانشگاهی ما قرار گرفته است. همه ما کاستی هایی داریم انجام فعالیت هایی که برای یک گروه بسیار اسان است، شاید برای ما بسی دشوار و خسنه کننده باشد. در کنار اهمیت دادن به استعدادها، بایستی به مدیریت کاستی ها نیز پرداخت. آشکار ساختن چشم انداز نامتوازن امروز ما، یاذآوری می کنیم که توجه گسترده به کاستی ها و برطرف نمودن آن ها، تنها ما را از اشتباه کردن باز می دارد. مصاحبه شوندگان برتر در پژوهش بزرگ ما توصیه می کنند، که جهت رسیدن به برتری باید بر روی استعدادهای خود سرمایه گذاری کنیم.
ترس از شکست
شکست هیچگاه خوشایند نیسن، بسیاری می کوشند تا از خطر روبرو شدن با آن بگریزند ولی در زندگی پرچالش امروز در راه نیرومند شدن، ترس از شکست اهمیت دیرین خود را از دست می دهد. همه شکست ها یکسان مهم نیستند. برخی را به آسانی می توان پذیرفته و نادیده گرفت به ویژه آن دسته ای را که می توان توضیح داد، بدون این که به شخصیت فرد بر بخورد همانند آنچه کودکان در بازی ها می گویند هی! من هنوز آماده نبودم! در دنیای کار هم نمونه اش آنجایی است که می گوییم به گمانم در تخصص من نبوده است!
هنگامی که شکست به شخصیت انسان صدمه نرساند، پذیرش آن دشوار نیست ولی برخی شکست ها در گلو گیر می کنند و همانجا می مانند. نمونه اش هنگامی است که به رغم بکار بستن همه استعدادها، کوشش ها و پیگیری ها، شکست همچنان پا بر جاست. اندوهی که همراه با چنین شکستی می آید، سخت و آزاردهنده است و لازم به ذکر است که مردم از کسی که مدعی استعداد است انتظار شکست خوردن ندارد نمونه هایی از این دسنه در جامعه فراوانند.
هوشمندی هدیه ایی از خداوند و طبیعت انسانی است و با تلاش و کوشش باید توجه لازم را به استعدادهای ارزنده در زندگی تبدیل کرد، تنها هدف زندگی این است که آن باشیم که هستیم و آن بشویم که می توانیم فرار از خود و تقلید از شخصیت دیگری که هستیم، هدر دادن زندگی است.
موضوع مرتبط : سنجش هوش کودکان پیش دبستانی
ترس از خویشتن راستین
ممکن است که شما در جستجوی استعدادهایتان بسیار راحت باشید و خود را مانع در این کار ندانید، ترس از خویشتن راستین را نباید سراسر منفی دانست. می دانیم که مخالف ناایمنی از خود، شایستگی است. گاهی استعدادها آنچنان آشکار هستند و در زندگی روزمره بکار می روند که وجود آن ها را تشخیص نمی دهیم و به درستی ارزش نمی گذاریم.
برخی تمام زندگی خود رادر یک چهارچوب ویژه سپری می کنند و از استعدادهایی که نشان می دهند، ناآگاهند. امیدواریم شما در یافتن پنج زمینه برجسته تری که در وجودتان هست، پیروز شوید و آن استعدادها برایتان عادی، ساده و ناشناخته نباشند. این ها هستند که شما را از دیگران متمایز می سازند. شما را برجسته و شگفت انگیز نشان می دهند.
چرا باید بر زمینه های شاخص در خود تمرکز نمایم؟
هدف بزرگ در استعداد جمع زدن ویژگی ها و نشان دادن چهره کامل شخصیت شما نیست. برعکس هدف آن است که بتوانید همه فعالیت های خود را نزدیک به کامل انجام دهید. به چند دلیل بایستی در ساختن و پرداختن اینگونه استعدادها، توجه و تمرکز ویژه ای به خرج دهیم.
بیشتر بخوانید : استعدادیابی کودکان
این موضوع صحیح است که همه ما در زندگی پیروزی هایی داشته و کارهایی را به کمال انجام داده ایم. باید دریابیم که کدام استعداد یا ترکیبی از استعدادها، موجب عملکرد شایسته، خشنودی درونی یا هردو شده اند. باید آگاهانه شایستگی های خود را بشناسیم. حتی شناسایی استعدادها در پنج زمینه محدود، کاری دشوار و پرچالش است. از نزدیک که نگاه کنیم تفاوت میان کسانی که کارشان عالی است با کسانی که عملکردی پذیرفتنی دارند، بسیار اندک است. از آنجایی که روزانه با هزاران تصمیم گیری روبرو هستیم، شمار تصمیم های برجسته و شاخص گروه نخست، اندک می باشد.
چگونه می توان با کاستی ها کنار آمد؟
بسیاری از ما سرشار از کاستی های فراوان هستیم. هر چند که به استعدادهای خود بنازیم و هرچه این استعدادها گهگاه آشکار شوند، باز هم احساس می کنیم که اژدهای کاستی ها در کنار ما هست.
امیدوارم متوجه شده باشید که کاستی ها اهمیت زیاد ندارند و کمتر خود را نشان می دهند و بیشتر حالت موجودات خیالی را دارند، بنابراین نمی گوییم که تنها بر استعداد خود تکیه کنید و کاستی ها را فراموش کنید بلکه باید بر استعدادهایتان تمرکز کنید و کاستی ها را پیدا کنید و آن را اداره نمایید. نقطه آغازین، شناخت کاستی ها می باشد. تعریف ما از کاستی ها، هر امری است که بر سر راه کارکرد برتر، مانع ایجاد کند. تعریف بسیار ساده ای بنظر می آید، ولی با برداشتی که از کاستی ها داریم بسیار متفاوت است.
از آن جایی که شما تصمیم گرفته اید تا زندگی خود را بر پایه استعدادهایتان سامان دهید، توصیه می کنیم که از اینگونه دوری کنید لازم به ذکر است که ما در ذهن خود، منطقه های ناکارآمد فراوان داریم، ولی بسیاری از آن ها مزاحم نیستند و ارزش اندیشیدن را ندارند. برای مثال: ناآگاهی از جدول تناوبی عنصرها یا ندانستن کار با طیف سنج، برای شما کاستی به حساب نمی آید، زیرا نمی خواهید به پژوهش های علمی در این زمینه ها بپردازید.
منبع :