کد خبر : 7636 / /
/

اخبار حوادث| احبار قتل| قتل همسر| اخبار قتل در ایران| حوادث 24 ساعت گذشته

سال ۹۸ به‌ دنبال ناپدیدشدن مرد ۴۲ساله‌ای به نام احسان همسر ۳۷ساله اش به نام عاطفه به پلیس آگاهی رفت.

قتل مرد میانسال به دست مرد غریبه رخ داد. همسر مرد در  قتل همدستی داشت.  قتل نیمه شب در راه پله آپارتمان رخ داد. قتل به دلیل اختلافات بین زن و شوهر و خیانت زن رخ داده است. جزئیاتاین  قتل وحشتناک را در این خبر می خوانید. 

سال ۹۸ به‌ دنبال ناپدیدشدن مرد ۴۲ساله‌ای به نام احسان همسر ۳۷ساله اش به نام عاطفه به پلیس آگاهی رفت.

خبر قتل  به پلیس

او گفت: همسرم دو روز پیش از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. من همه‌جا را دنبال او گشتم، اما خبری از او به دست نیاوردم. گوشی موبایل همسرم خاموش است و می‌ترسم بلایی سرش آمده باشد.

با شکایت این زن تلاش مأموران پلیس برای افشای راز ناپدیدشدن احسان آغاز شد تا اینکه آنها با بررسی تماس‌های تلفنی عاطفه به رابطه او با یک مرد غریبه پی بردند. پیامک‌های ردوبدل‌شده بین عاطفه و مرد غریبه به نام احمد نشان می‌داد آنها از مدت‌ها قبل با هم رابطه دارند.

با افشای این ماجرا احمد که از بستگان دور عاطفه بود، ردیابی و بازداشت شد و به قتل شوهر عاطفه اعتراف کرد.

احمد گفت: من و عاطفه نسبت فامیلی دور با هم داریم و یکدیگر را می‌شناختیم. چند سال قبل عاطفه با احسان ازدواج کرد اما از زندگی با او راضی نبود تا اینکه ارتباط‌مان را پیامکی با هم شروع کردیم. او همیشه از بدرفتاری‌های شوهرش گلایه داشت، اما می‌گفت نمی‌خواهد از او جدا شود. آخرین‌بار در غیاب احسان، عاطفه همراه من و دو نفر از دوستانم برای تفریح به بیرون از شهر آمد. ما آنجا با هم مشروب خوردیم و مواد مخدر مصرف کردیم.

توضیحات  متهم به قتل

متهم ادامه داد: آخر شب بود و حال عاطفه خوب نبود، به‌همین‌خاطر از من خواست تا او را به خانه‌اش برسانم. عاطفه حتی نمی‌توانست روی پاهایش بایستد. او را به خانه‌اش رساندم. من خودم هم مشروب خورده و حال طبیعی نداشتم که یک‌باره شوهر عاطفه سر رسید و با دیدن من در خانه شوکه شد.

احمد در تشریح جزئیات جنایت گفت: من ترسیده بودم و می‌خواستم فرار کنم اما نشد و در حال مستی او را کشتم. سپس با کمک عاطفه جسدش را در ماشین گذاشتم و به حاشیه تهران بردم. ما جسد را نیمه‌شب دفن کردیم و به خانه برگشتیم. قرار شد برای گمراه‌کردن پلیس عاطفه با پلیس تماس بگیرد و بگوید شوهرش گم شده است.

قتل بخاطر رابطه پنهانی

با اطلاعاتی که پسر جوان به مأموران داد، بقایای جسد احسان کشف شد. سپس عاطفه نیز به رابطه پنهانی با احمد اعتراف کرد و گفت: من و احسان چند سال قبل ازدواج کردیم و از همان ابتدا با هم مشکلات زیادی داشتیم. احسان با من بدرفتاری زیادی می‌کرد و رفتار تحقیرآمیزی با من داشت. او سر هر مسئله کوچکی مرا تحقیر می‌کرد. از زندگی مشترکم راضی نبودم اما نمی‌توانستم از همسرم جدا شوم چون هیچ پشتوانه‌ای نداشتم و احسان هم این را می‌دانست به‌همین‌خاطر من را اذیت می‌کرد. همین موضوع باعث شد تا من به سمت فرد دیگری کشیده شوم. قتل شوهرم برنامه‌ریزی نشده بود و کاملا اتفاقی رخ داد.

با توجه به گفته‌های هر دو متهم و شکایت اولیای‌دم و درخواست مجازات ازسوی آنها کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا احمد به اتهام قتل و دفن غیرقانونی جسد و عاطفه به اتهام معاونت در جنایت خانوادگی محاکمه شود.

قتل هولناک توسط مرد خیاط

رسیدگی به پرونده قتل مرموز پسرجوانی که با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده در حالی به مرحله صدور رأی رسیده که قضات دادگاه پرونده را از موارد لوث تشخیص دادند و تنها متهم پرونده بر بی‌گناهی اش سوگند یاد کرد.

رسیدگی به این پرونده از 3 سال پیش با کشف جسد مرد جوانی به‌نام سعید در یکی از محله‌های مشیریه آغاز شد. شواهد نشان می‌داد مقتول با ضربه‌های چاقو از پا درآمده است. پس از آن جسد با هماهنگی مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

قتل

مأموران در نخستین گام به سراغ ریز مکالمات تلفنی مقتول رفتند و پس از بررسی مشخص شد وی آخرین بار با یکی از دوستانش به‌نام محمدرضا قرار ملاقات داشته است. در ادامه مأموران محمدرضا را بازداشت کردند اما او در بازجویی‌های اولیه مدعی شد که نقشی در قتل دوستش نداشته است. با این حال در ادامه تحقیقات به قتل سعید اعتراف و علت آن را هم اختلاف قدیمی با مقتول عنوان کرد.

درخواست قصاص اولیای دم در ماجرای قتل پسر جوان

با پایان تحقیقات، پرونده متهم به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.در حالی که متهم در اداره آگاهی به قتل اعتراف کرده بود اما وقتی به جایگاه رفت با رد اتهامش گفت: من قاتل سعید نیستم. من و سعید با هم دوست بودیم و هیچ اختلافی هم نداشتیم. من در یک خیاطی کار می‌کردم اما او شغل ثابتی نداشت. به همین خاطر تصمیم گرفته بودیم تا با هم به ترکیه برویم و آنجا کار مناسبی پیدا کنیم.من آخرین بار هم برای احوالپرسی با او تماس گرفتم و نمی‌دانم او چطور و به دست چه کسی کشته شده است.

وی در ادامه افزود: هنگامی که بازداشت شدم بارها گفتم دخالتی در قتل نداشته‌ام اما پس از چند روز ناچار به اعتراف شدم ولی باور کنید بی‌گناه هستم و فقط به خاطر اینکه آخرین نفری بودم که با مقتول تماس داشته‌ام سه سال از زندگی‌ام را در زندان گذرانده‌ام.

با پایان دفاعیات این متهم قضات دادگاه با توجه به مدارک‌ موجود، پرونده را از موارد لوث تشخیص داده و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند و چون اولیای دم نتوانستند 50 نفر از بستگان نسبی خود را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کنند، متهم خودش قسم خورد که بیگناه است.در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.