مزدک ۳۵ ساله و فرزاد ۲۸ ساله سعی داشتند با دروغگوهایشان مسیر رسیدگی به پرونده را به بیراه بکشند اما شاکی های پرونده در مواجهه حضوری آنها را شناختند و دستشان رو شد .
آن روز طبق معمول همیشه در کوچه مشغول دوچرخه سواری بود، اما ناگهان حدود ساعت ۵عصر از خانه همسایه با وحشت و گریه به بیرون دوید. «نریمان.غ»؛ مردی ۴۵ساله که در همسایگی خانه این دختر ۷ساله، به همراه خانوادهاش زندگی میکرد.