کد خبر : 13139 / /
/

پریناز ایزدیار و بهرام رادان در سریال جیران ایفای نفقش کرده اند.

پریناز ایزدیار در هتل اسپیناس حضور پیدا کرد. پریناز ایزدیار با استایل متفاوتی حاضر شد. پریناز ایزدیار در فیلم ابد و یک روز خوش درخشید. پریناز ایزدیار مجرد است. پریناز ایزدیار اصالتا اهل بابل است. 

پریناز ایزدیار

عمده شهرت پریناز ایزد یار بخاطر بازی در سریالهای: شهرزاد، زمانه و پنج کیلومتر تا بهشت میباشد. از بهترین کارهای سینمایی وی میتوانیم بـه فیلم هایی مثل: ابد و یک روز، ویلایی ها و متری شش و نیم اشاره کنیم.

پریناز ایزدیار متولد 8 / 6 / 1364 می باشد

بیوپریناز یازدیار و زندگی شخصیش

پریناز ایزدیار بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون اسـت کـه در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۶۴، در بابل متولد شد. پدرش اهل ساری و مادرش اهل بابل بوده و بـه گفته خودش بـه زبان مازندرانی تسلط کامل دارد. وی دارای تحصیلات لیسانس گرافیک میباشد. خانواده او موافق تحصیل او در رشته بازیگری نبودند.

پریناز ایزدیار

او بخاطر همین در دبیرستان وادار شد کـه رشته تجربی را انتخاب کند ولی سپس در دوران پیش دانشگاهی بـه رشته هنر تغییر رشته داد. پدر ایشان یکی از مخالف‌های سر سخت رشته وی بودو مایل بود کـه او رشته وکالت بخواند ولی برعکس مادرش خیلی مایل بود کـه او رشته بازیگری را ادامه دهد.

 پریناز ایزدیار  چگونه به دنیای بازیگری وارد شد؟

پریناز ایزدیار درسال ۱۳۸۵ برای بازی در فیلم سینمایی “یک مرد، یک شهر” تست بازیگری داد و قبول شد. وی با ایفای نقش در تله‌فیلم «ماه در سایه» «۱۳۸۸» بـه کارگردانی سعید ابراهیمی‌فر، قدم بـه عرصه تلویزیون گذاشت. ایزدیار در تله فیلم‌های زیادی بازی کرد و با کارگردان‌هایی هم چون فرزاد مؤتمن، مسعود آب‌پرور و علیرضا امینی کار کرد.

پریناز ایزدیار

پنج کیلومتر تا بهشت، اولین سریال او بود کـه در ماه رمضان پخش شد. وی دراین سریال موفقیت زیادی کسب کرد. او هم چنین در فیلم ورود آقایان ممنوع در چند سکانس بازی کرد ولی نسبت بـه بازی در سریال پنج کیلومتر تا بهشت موفقیت چشمگیری کسب نکرد.

او همراه با کامران تفتی و فرزاد حسنی در نمایشنامه‌خوانی سفر بـه بی نهایت دور بـه کارگردانی محمد میرعلی اکبری برای کمک بـه موسسه محک کـه مخصوص کودکان سرطانی اسـت برنامه‌ای اجرا کردند. آن‌ها تمام پول بدست آمده رابه آن موسسه واگذار کردند.

پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار در فیلم های سینمایی

خوک «۱۳۹۶»

هت تریک «۱۳۹۶»

تابستان داغ «۱۳۹۵»

ویلایی‌ها «۱۳۹۵»

یک روز بخصوص «۱۳۹۴»

ابد و یک روز «۱۳۹۴»

۳۶۰ درجه «۱۳۹۳»

ورود آقایان ممنوع «۱۳۹۰»

این جا بدون مـن «۱۳۸۹»

مجموعه تلویزیونی های پریناز ایزدیار

شهرزاد ۲ «۱۳۹۵»

شهرزاد «۱۳۹۴»

زمانه «۱۳۹۱»

پنج کیلومتر تا بهشت «۱۳۹۰»

پریناز ایزدیار دنبال نقش نمی‌روم

فکر میکنم اواخر سریال «زمانه» بود کـه آقای فتحی اعلام کردند قصد دارند مجموعه‌ ای را برای شبکه خانگی بسازند و این‌طور نبود کـه آن زمان بـه مـن بگویند مرا برای نقش «شیرین» درنظر دارند؛ ضمن آنکه آن زمان هنوز فیلمنامه هم حاضر نبود.

مـن هم ازآن آدم‌هایی نیستم کـه بروم و بگویم نقشی بـه مـن بدهید کـه البته بعضی‌ها میگویند و خیلی هم کار بدی نیست اگر کسی اینکار را بکند! سال گذشته مشغول بازی در تئاتری بودم کـه از دفتر آقای عفیفه با مـن تماس گرفتند کـه برای کار «شهرزاد» بروم و اتفاقا جزو اولین بازیگرهایی بودم کـه بکار وارد شدم.

 شرط اول اعتماد به نفس

بـه نظرم شرط اول بازیگر شدن اعتماد بـه نفس اسـت کـه در گویش عامیانه شاید بتوان بـه آن پررویی هم گفت و این برای هر بازیگری لازم اسـت.وقتی دچار ترس و اضطراب باشی تمرکزت را از دست می دهی و چیزی از کاری کـه انجام می دهی متوجه نمی شوی؛ بهمین خاطر پلان‌ها را از دست می دهی.

شاید شروع کاری پر از بازیگران تراز اول مانند «شهرزاد» با کمی هیجان همراه باشد اما ترس و اضطراب نبود.در اینکار بـه‌ خصوص همه ی عوامل همراه بودند و مـن احساس اسانی داشتم؛ مثلاً ترانه علیدوستی در فیلم «مـن ترانه ۱۵ سال دارم»، بهترین بازیگر سن خودش بود. او هنوز هم در هم‌نسل‌های خود بهترین اسـت اما اصلا نگاه از بالا بـه پایین ندارد.

عشق دوران کودکی پریناز ایزدیار

بازیگری از همان اول هم برایم مهم بود.همیشه از کودکی هم بازیگری رابه‌شدت دوست داشتم.درست اسـت کـه مثل هرکس دیگری شهرت را دوست داشته و دارم اما برایم اصل نبود.

ضمن این کـه حالا برایم تا حدودی عادی شده؛ یعنی برای همه ی آن ها کـه بازی میکنند بعد از مدتی عادی میشود و چـه بسا بعضی‌ها بخواهند این مقوله کمتر شود تا دوباره خلوت خودشان را داشته باشند.

پریناز ایزدیار و خانواده تحصیلکرده

مـن دوست داشتم در دانشگاه رشته بازیگری بخوانم و رشته بازیگری تئاتر هم امتحان دادم اما خانواده‌ام مخالف بودند.هم برادر و هم خواهرم دکتر هستند و پدرم نیز وکیل هستند.

برای همین خانواده‌ام دوست داشتند یا دکتر شوم یا وکیل.اما بعد کـه اصرار مرا دیدند برایم شرط گذاشتند کـه حتماً یک رشته درست و حسابی و بـه قول خودشان سنگین و رنگین هنر را بخوانم و مـن هم گرافیک خواندم.

پریناز ایزدیار

حس نگرانی و استرس پریناز ایزدیار

آن اوایل کـه بازیگری را شروع کردم شاید حرفه‌ای نبود اما بازهم جدی و مهم بود؛ حتی جاهایی ناامید شدم چون هم کار سختی اسـت و هم این کـه بـه هرحال وقتی تازه‌وارد هستید آن قدر کاری برای شـما وجود ندارد.شاید تنها تعداد اندکی بازیگر بودند کـه از همان اول، کارشان رابا قدرت و کارهای خاص شروع کردند.

برای همین همیشه یک حس نگرانی و استرس با مـن بود؛ حتی در دوره‌ای حدود یکسال و نیم کار نکردم تا این کـه تله‌فیلمی رابا علیرضا امینی کار کردم و بعد ازآن اوضاع بهتر شد.راستش چون باوجود همه ی مخالفت‌ها و زحمت بسیار آمده بودم دلم می خواست بـه خودم ثابت کنم کـه میتوانم.آدم سرسختی هستم و اگر چیزی را بخواهم می‌جنگم و آن رابه دست می‌آورم.

ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.